بيانيه دانشجويان سوسياليست پلي تكنيك به مناسبت آغاز سال تحصيلي سال تحصيلي جديد را در شرايطي آغاز ميكنيم كه بيش از چهار ماه است سه دانشجوي پليتكنيك، احمد قصابان، مجيد توكلي، و احسان منصوري در شرايطي غير انساني تحت شكنجههاي شديد جسمي و روحي در زندان به سر ميبرند. پويان محموديان، مقداد خليلپور، مجيد شيخپور،علي صابري و عباس حكيمزاده پنج داشجوي ديگر دانشگاه نيز چندين ماه را در شرايطي مشابه در اوين گذراندند. علاوه بر اين به دنبال وقايع سال گذشته دانشگاه بيش از ۱۰۰نفر از دانشجويان به كميته انضباطي احضار شدهاند، بيش از ۱۰ نفر به يك يا چند ترم محروميت از تحصيل محكوم شدهاند، ۷ نفر به دانشگاه ممنوع الورود شدهاند، بيش از ۲۵ نفر از اسكان در خوابگاه محروم شدهاند. گناه دانشجويان آزادي خواهي است.اعتراض به سلب آزاديهاي انساني از سنتهاي ديرينه در دانشگاه بوده است. سانسور نشريات دانشجويي و توقيفشان، تعليق فعاليتهاي فرهنگي هنري، تعيين شيوه پوشش دانشجويان،تصميم گيري درباره روابط دانشجويان دختر و پسر در دانشگاه و حتي رفتارهاي آنان در خوابگاهها و در يك كلام تحميل سبك زندگي مطلوب حاكميت بر دانشجويان معنايي جز سلب آزادي انساني ندارد. اما مبارزات دانشجويي نبايد و نميتواند به مسايل صرفا دانشجويي اكتفا كند بلكه بايد در حين پيگيري مطالبات صنفي، مناسبات غير انساني كه بر زندگي وي حاكم است را بشناسد. دانشجو بيش از آنكه دانشجو باشد عضوي از جامعه است. سركوب و تعرض در دانشگاه كاملا متاثر از سركوب و تعرض حاكميت در جامعه است. پوشش اجباري در دانشگاه، توقيف نشريات دانشجويي و بازداشت بي سابقه دانشجويان در امتداد گشتهاي ارشاد در خيابانها،سانسور مطبوعات و بازداشت كارگران، زنان و معلمان است. دانشگاه جداي از جامعه نيست. وقايع دانشگاه را نميتوان با منتزع نمودن آن از جامعه بررسي و تحليل كرد. پس مبارزات دانشجويي نبايد مبارزاتي با اهداف صرفا روبنايي باشد. دانشجويان بايد در حين مبارزه با روبناي مناسبات اجتماعي، زيربناي اين مناسبات را هدف قرار دهد. اعتراض به سلب آزادي بيان، اعتراض به ستم جنسيتي و ... بايد پيش درآمدي باشد بر مبارزه طبقاتي. البته بايد دانست مبارزات دانشجويان براي رسيدن به هدف نهايي كه همان نابودي جامعه طبقاتي است بايد در پيودند با مبارزات اصيل طبقاتي قرار گيرد. دانشجويان افرادي از طبقات مختلف اجتماع و داراي منافع طبقاتي متفاوت و متضاد هستند. پس دانشجو طبقه محسوب نميشود. از اين رو دانشگاه هرگز نميتواند پيشرو مبارزاتي اصيل باشد.اولين گام در راه مبارزات دانشجويي ايجاد تشكل مستقل دانشجويي است. تشكلي كه ساخته دست حاكميت است، تشكل دانشجويي نيست، مزدور حاكميت است. تشكلي كه با توسل به بخشي از حاكميت سعي در مقابله با سركوب حاكميت دارد، پياده نظام بخشي از حاكميت است و بنابر اين نميتواند مستقل باشد. همچنين جماعتي كه براي بهبود وضعيت موجود، چشم انتظار مداخله بيگانگان است نه تنها تشكل دانشجويي نيست ، بلكه سرباز بيگانگان و منفور دانشجويان است.تشكل دانشجويي خاستگاه، مواضع و اهدافي كاملا مشخص و روشن دارد. چنين تشكلي مطالبات اصيل انساني را پيگيري ميكند. پيگيري اين مطالبات جز به دست تشكلي راديكال ممكن نيست. چرا كه راديكاليسم همانا دست بردن به ريشههاست و رهايي جز با دست بردن به ريشهها ممكن نيست. پيش به سوي رهايي.
زنده باد آزادي و برابري
دانشجويان سوسياليست پليتكنيك
زنده باد آزادي و برابري
دانشجويان سوسياليست پليتكنيك
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر