روز 11 آذرماه1386 که چیزی به 16 آذر یادواره شهدای دانشجوی دانشگاه تهران نمانده بود دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب خود را آماده می کردند تا در این روز فریاد حق طلبانه خود را بر علیه ظلم و استبداد و اختناق به گوش جهانیان برسانند اما حکومت جمهوری اسلامی ایادی خود را آماده کرده بود تا با تمام توان دانشجویان آزادیخواه را سرکوب کند.
در 11 آذرماه دستگیری بیش از 30 تن از دانشجویان آغاز گردید. یکی از دانشجویان دستگیر شده فرزند ما نادر احسنی است که توسط نیروهای امنیتی در جلو منزل بین ساعت9.5-10صبح ربوده شد و به محل نامعلومی انتقال یافت. در ساعت 15.30 همان روز که خانواده در بی اطلاعی و نگرانی به سر می بردند دو نفر که خود را ماموران نیروی انتظامی معرفی کردند وارد منزل ما شدند و بعد از 2.5 ساعت تفتیش منزل و وسایل شخصی تمام اعضای منزل، کیس کامپیوتر، کتاب،شعرها و دست نوشته های وی را بعنوان سند و مدرک با خود بردند، یکی از آن دو اظهار داشت که نادر دستگیر و در زندان اوین محبوس و دیگری اظهار بی اطلاعی کرده و گفتند تنها به دادسرای انقلاب برای بررسی وضعیت وی مراجعه شود.
از آن روز به بعد چندین بار به دادسرای انقلاب مراجعه کردیم بعد از دو هفته از بازداشت وی، دستگیری وی تایید، در صورتی که تاریخ بازداشت 17 آذر ماه نوشته شده بود. در ادامه پیگیری وضعیت فرزندمان به کمسیون اصل 90 مجلس، کمسیون امنیت ملی (اقا محمدی) مسئولین زندان اوین، اداره کل نظارت و پیگیری و رسیدگی به شکایات مردمی قوه قضاییه (اقای ابراهیمی) معاون دادستانی در امور زندان ها (سالاری کیا) معاون امنیت دادستان (قاضی حداد) مراجعه کرده و غیر از تحقیر، توهین و تهدید و مجرم شناختن فرزندمان و دیگر دانشجویان دستگیر شده با وعده های دروغین در مورد آزادی و ملاقات با فرزندمان چیزی عایدمان نشد و تا به امروز 29 دیماه1386 که 49 روز از بازداشت و نگهداری وی در سلول انفرادی می گذرد او تا به حال حتی کوچکترین تماس و ملاقات با اعضای خانواده وکیل مدافع خود نداشته است.
ما از تمامی سازمانها، نهادهای و ارگانهای حقوق بشری و انساندوست جهان برای آزادی و روشن شدن وضعیت فرزندمان استمداد می طلبیم .
خانواده نادر احسنی
29 دی ماه 1386
به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر خانم لوئیز آربور
رئیس پارلمان اتحاد یه اروپا
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل سازمان دیدبان حقوق بشر
در 11 آذرماه دستگیری بیش از 30 تن از دانشجویان آغاز گردید. یکی از دانشجویان دستگیر شده فرزند ما نادر احسنی است که توسط نیروهای امنیتی در جلو منزل بین ساعت9.5-10صبح ربوده شد و به محل نامعلومی انتقال یافت. در ساعت 15.30 همان روز که خانواده در بی اطلاعی و نگرانی به سر می بردند دو نفر که خود را ماموران نیروی انتظامی معرفی کردند وارد منزل ما شدند و بعد از 2.5 ساعت تفتیش منزل و وسایل شخصی تمام اعضای منزل، کیس کامپیوتر، کتاب،شعرها و دست نوشته های وی را بعنوان سند و مدرک با خود بردند، یکی از آن دو اظهار داشت که نادر دستگیر و در زندان اوین محبوس و دیگری اظهار بی اطلاعی کرده و گفتند تنها به دادسرای انقلاب برای بررسی وضعیت وی مراجعه شود.
از آن روز به بعد چندین بار به دادسرای انقلاب مراجعه کردیم بعد از دو هفته از بازداشت وی، دستگیری وی تایید، در صورتی که تاریخ بازداشت 17 آذر ماه نوشته شده بود. در ادامه پیگیری وضعیت فرزندمان به کمسیون اصل 90 مجلس، کمسیون امنیت ملی (اقا محمدی) مسئولین زندان اوین، اداره کل نظارت و پیگیری و رسیدگی به شکایات مردمی قوه قضاییه (اقای ابراهیمی) معاون دادستانی در امور زندان ها (سالاری کیا) معاون امنیت دادستان (قاضی حداد) مراجعه کرده و غیر از تحقیر، توهین و تهدید و مجرم شناختن فرزندمان و دیگر دانشجویان دستگیر شده با وعده های دروغین در مورد آزادی و ملاقات با فرزندمان چیزی عایدمان نشد و تا به امروز 29 دیماه1386 که 49 روز از بازداشت و نگهداری وی در سلول انفرادی می گذرد او تا به حال حتی کوچکترین تماس و ملاقات با اعضای خانواده وکیل مدافع خود نداشته است.
ما از تمامی سازمانها، نهادهای و ارگانهای حقوق بشری و انساندوست جهان برای آزادی و روشن شدن وضعیت فرزندمان استمداد می طلبیم .
خانواده نادر احسنی
29 دی ماه 1386
به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریای عالی حقوق بشر خانم لوئیز آربور
رئیس پارلمان اتحاد یه اروپا
کمسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل سازمان دیدبان حقوق بشر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر