۱۳۸۷ اردیبهشت ۵, پنجشنبه

دو بیانیه از دانشجویانِ دختر دانشگاه صنعتی سهند تبریز

بیانیه اول:
در راستای اتفاقاتی که در طی چند وقت اخیر در دانشگاه رخ داده است بر آن شدیم تا جهت احقاق حقوق دانشجویان و اعتراض به این روند بیانیه­ ای را صادر کنیم.در دانشگاهی که طرز پوشش و حجاب دختران، محیط فرهنگی را به مخاطره می­اندازد؛ به چند دانشجوی دختر تعرض می شود و ما به دلیل عدم دسترسی به سند و مدرک - که انتظار وجود آن درخواستی غیر معقول است - تهدید می­شویم و مجبور به اختیار کردن سکوتیم.در دانشگاهی که پاسخ چرا جوییِ وجود چنین زمینه­ای در یک محیط آکادمیک، اتهام به وضع نامناسب پوشش دختر قربانی است؛ چگونه می­توان انتظار بالندگی فرهنگی داشت؟
حداقل نیاز یک انسان برای زندگی در هر اجتماعی تامین امنیت وی می­باشد که چندی است این حقوق زیر سوال رفته است. ما در محیطی محصوریم که در آن تعامل اجتماعی معمول بین دانشجویان، اعمال منافی عفت به شمار می­رود و به شدت محکوم می­شود اما تجاوز به حداقل­های حقوق انسانیِ یک دانشجو، کارآمدی مسوولان را اثبات می­کند!!به بازی گرفتن حرمت و آبروی دانشجویان به عناوین مختلف، از جمله مشخص کردن عده­ ای به عنوان نا­هنجار از جهت پوشش و منش،کمیته ­های انضباطی به منظور ارعاب دانشجویان و برخورد تبعیض آمیز استادان، از افتخارات دیگر محیط فرهنگی ماست.توهین تا به جایی پیش رفت که گفته شد با حضور دختران ،حضور در کلاس امکان­پذیر نیست!!تا کجا مجبور به پذیرش عقاید دیگران و عقب نشینی از اعتقادات و تربیت خانوادگی خود هستیم؟
هنگامیکه تمام اعمال و حرکات دیکته ­وار بر ذهن و قالبمان حک می­شود؛ چگونه انتظار گرفتن حقی که گرفتنی است نه دادنی، می رود؟
دانشگاه طی یک هدف بلند مدت و زیر بنایی قصد خط­کشی بین دختران و پسران و در مقابلِ هم قرار دادن آنها را داشته است و در این زمینه با ترفندهای متفاوت و استفاده از افراد مختلف، موفق عمل کرده­است. آیا زمان آن نرسیده است که به بازی مسوولین پایان دهیم و با اتحاد، در یک جبهه قرار بگیریم و برای حقوق انسانی خود بجنگیم؟مسوول ذی­ربط با صدای هر اعتراضی مسوول پی­گیری است. این صدای اعتراض جمعی از دانشجویان است که خواهان احقاق حقوق خود هستند.
بدانید که دانشجو زنده است و شرافت و وجدان انسانی هنوز پا بر جاست.
اما ریاست محترم دانشگاه، جناب آقای دکتر چناقلو:
ما دانشجویان معترض خواستار جبران بی­تفاوتی­های گذشته بوده و شروع آن را نه تنها عذر خواهی رسمی آقایان زاهد، حسینی و قالیچی می­دانیم بلکه این شمایید که با عذر خواهی خود، به خاطر وضع موجود و خصوصا لکه ننگی که دامن دانشگاه را گرفته است، می­باید حسن نیت خود را به اثبات برسانید.در پایان لازم به ذکر است که حق پی­گیریِ موضوع را تا زمان رسیدن به نتیجه مطلوب برای خود محفوظ می داریم.
بیانیه دوم:
در ارتباط با هتک حرمت به دانشجویان دختر
دانشگاه صنعتی سهند تبریز مانند همیشه شاهد هتک حرمتها و توهینهایی بوده که خاص آن است؛ که معمولاً درکمتر دانشگاهی رخ میدهد. دانشجویان معترض همچون گذشته یک صدا و با حضوری پرشکوه، این حوادث را تقبیح کرده و خواستار پیگیری و پاسخ مسئولین به خواستههای خود شدند.
اما امروز بیانیه ای از طلایه داران پرمدعای مبارزه با فساد، بسیج دانشجویی، را در دانشگاه شاهد بودیم که پیگیری این حوادث را ریختن آبروی دانشجویان می دانند!
ریختن آبروی دانشجویان دختر هنگامی رخ داد که اسامی‌شان روی بردها و تابلوهای اعلانات رسمی دانشگاه آورده می‌شود و مدت‌ها باقی می‌ماند تا مشخص شود چه کسی حجاب را رعایت کرده و چه کسی رعایت نکرده است؟ چه کسی مطلوب دانشگاه است و چه کسی نیست؟ چه کسی باید در دانشگاه نفس بکشد و چه کسی نباید؟ و پس از آن هم، طی جلسه‌ای در آمفی‌تئاتر دانشگاه، تفهیم اتهام شوند و تهدید، و پی‌در‌پی به کمیته‌های انضباطی احضار ‌شوند و یا به بهانه‌های آموزشی اخراج گردند ولی غافل از آن بودند که در همان ایام کارمندانی به عفت همین دانشجویان دختر تعرض کرده‌اند.
با آبروی دانشجویان دختر هنگامی بازی می‌شود که طی حکمی او را از خوابگاه اخراج می‌کنند و هنگامی که پاسخی از مسئولین می‌‌خواهیم، می‌گویند که در خوابگاه و اتاق خود پوشش مناسبی نداشته‌اید!!!!!! هنگامی با آبروی‌مان بازی می‌شود که ما را به کمیته‌های انضباطی می‌کشانند؛ هنگامی که با خانواده‌مان تماس می‌گیرند، تهدید‌مان می‌کنند و هنگامی که اسم‌مان را به عنوان بی‌حجاب همه جا در بوق و کرنا می‌کنند.
حال آیا اعتراض به ناامنی‌ها در حمایت از قربانیان حوادث اخیر بدون آنکه کوچک‌ترین تکیه‌ای بر شرح ماجرا شود و هیچ اسمی از کسی برده شود، عملی وقیحانه به شمار می‌رود، که بسیج اینگونه بر آن پافشاری می‌کند؟ آیا باید تمام کسانی که در جمع اعتراض‌کنندگان حضور داشته‌اند، که عده‌ی کثیری از دختران را شامل می‌گشت، به راغب بودن جهت رواج این زشت‌کاری متهم کرد؟
فیلمی ساخته می‌شود و همگان سکوت در مقابل آن را بی‌شرمانه می‌خوانند؛ سوال ما این است در پس چنین فجایعی که در نزدیکی ما رخ می‌دهد، تعصب دینی هر انسان غیرتمند کجاست؟
چگونه است که طلایه‌داران مبارزه با فساد در مقابل اعمال وقیحانه‌ی سردار طلایه‌دار و رییس طرح امنیت اخلاقی ده‌ها دقیقه سکوت می‌کنند؟!!!
چطور است که اعتراض به این فجایع شکستن قبح است اما مسئول دلسوز دانشگاه از قربانیان سند و مدرک می‌خواهد؟ دو شاهد عاقل و بالغ؟!!! آیا چنین درخواستی معقول و منطقی است؟ مگر بجز قربانی و کارمند محترم(!) فرد دیگری هم آنجا بوده است؟
چطور تلاش مسئولان جهت سرپوش گذاشتن به بهانه‌ی حفظ آبروی خود آسیب‌دیدگان حادثه توجیه می‌شود؟ و بدتر از آن چطور در مقابل فشار مسئولانِ حفظِ امنیت، به بهانه‌یِ مواردِ موجود در پرونده و یا خواستنِ عده‌ای از نزدیکانِ آن‌ها، جهت اطلاعِ مواردِ از قلم افتاده در پرونده شان(!!!)، انتظار سکوت می‌رود؟
ما دانشجویان همان‌طور که در مقابل حوادث تاسف‌بار کرمانشاه ،دانشگاه علامه و سبزوار و همچنین ضرب و شتم دختران در خیابان‌ها به بهانه طرح امنیت اخلاقی و… سکوت نکردیم، قطعاً حمایت خود را از اعتراض خودجوش به فجایع رخ داده ابراز کرده و تا دریافت پاسخی قطعی و اعمال مجازات‌های مکفی برای مسئولان حوادث ساکت نمی‌شویم.
نویسندگان این بیانیه خواستار پیگیری این موضوع فقط با حضور جمعیت خودشان، مراجع کاملا دانشجویی، مراجع قضایی و شخص دکتر چناقلو ریاست دانشگاه هستند.

هیچ نظری موجود نیست: