بنابه گزارشات رسیده از زندان سپیدار اهواز آقای جواد علیخانی 27 ساله دانشجوی دکترای دامپزشکی دانشگاه چمران اهواز که در تاریخ 28 مهر ماه 1386 در کیانپارس اهواز دستگیر و به یکی از زندانهای مخفی وزارت اطلاعات در اهواز منتقل شد. در حین انتقال به بازداشتگاه مخفی وزارت اطلاعات مورد ضرب وشتم وحشیانه 6 مامور دستگیر کننده قرار داشتند.پس از آن اورا به سلولهای انفرادی منتقل کردند . بازجویان وزارت اطلاعات بازجوئی خود را از ساعت 20:00 شروع می کنند و تا نیمه های شب ادامه می یابد .بازجویان وزارت اطلاعات شکنجه هائی وحشیانه ای را علیه آقای علیخانی و سایر دانشجویان در زندان مخفی وزارت اطلاعات بکار بردند. بازجویان دانشجویان را بر تختی می خوابانند و با ضربات باطومهای برقی به مدتهای طولانی آنها را تحت شکنجه های فیزیکی خود قرار می دادند.آنها به مدت کوتاه شکنجه را متوقف می کردند و ازدانشجویان می پرسیدن که گفته های ما را می پذیرید.در صورتی که دانشجویان از چنین موضوعی اظهار بی اطلاعی می کردند. نوع و شدت شکنجه تغیر و افزایش می یافت. آقای علیخانی همچنین بارها با وارد کردن شوک الکتریکی به نقاط حساس بدنشان مورد شکنجه قرار گرفت.شیوه دیگر شکنجه که بازجویان علیه آقای علیخانی بکار بردن او را به مدتهای طولانی مورد ضرب وشتم قرار می دادند این شیوه اینقدر ادامه می یافت تا نیروی زندانی را به تحلیل ببرند، و در اثر این شکنجه تقریبا تمام بدن زندانی خونین می شد . علاوه بر شکنجه های فیزیکی ایشان را تحت شکنجه های مختلف روحی قرار دادن از جملۀ آنها تهدید به مبتلا کردن او به بیمار ی ایدز و هپاتید، اخراج اعضای خانواده شاغل در ادارات دولتی، محروم کردن دانش آموزان خانواده از تحصیل، تهدید به اخراج از دانشگاه و محروم کردن از تحصیل.شیوه دیگر بازجویان وزارت اطلاعات صحنه سازی به اینکه سایرین اعتراف کردند و با رو در رو کردن دانشجویان با هم که از پیش هماهنگ شده بود و از پیش به آنها گفته می شود که چه چیزی را باید بگویند و جه چیزی را نباید بگویند.
آقای علیخانی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه و طاقت فرسا چندین روز در اعتصاب غذای خشک بسر برد. بازجوی وزارت اطلاعات او را به به اطاق شکنجه ( که اخیرا به آن اطاق فنی گفته می شود ) بردن و بازجویان را( مسئول فنی) می نامند او را به مدت طولانی تحت شکنجه های خود قرار داد. و ایشان را تهدید کردند که در صورت نشکستن اعتصاب غذای خود او را در دستشوئی زندانی خواهند کرد.پس از شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی ،اقای علیخانی را به عمد با ریش و موهای بلند و با سر وضعی مرتب به اطاق فیلم برداری که در بازداشتگاه مخفی اداره اطلاعات بود هدایت کردند. در انجا باز جو پشت سر او قرار گرفته بود و از آقای علیخانی شروع به سئوال کردن می کرد البته جوابهای سئوالات از قبل نوشته شده و به ایشان داده بودند که می بایست آنها را پاسخ می داد.و هر جائی که ایشان حاضر به خواندن آن متن نمی شدند بازجو دستور می داد که فیلم برداری را قطع کنند و شروع به تهدید و توهین کردن می کرد. و از نو سئوال را تکرار می کرد و او مجبور به پاسخ دادن می کرد.وقتی که آقای علیخانی سئوال کرد که می خواهید مصاحبه تلویزیونی از من بگرید بازجو شروع به ضرب و شتم و اهانت به او کرد. پس از پایان بازجوئی تلویزیونی موهای آنها را کوتاه کردند وبه سلولهای انفرادی منتقل کردند. در این مدت فرهادی راد معاون دادستان اهواز به دیدن آنها در زندان مخفی وزارت اطلاعات اهواز آمد و خود این فرد شاهد آثار شکنجه و زخمهای آنها بود و همچنین بارونی بازپرس شعبۀ 1 بازپرسی اهواز این فرد قبلااز بازجویان وزارت اطلاعات در اهواز بوده است. و قتی که آقای علیخانی همراه با بارانی به اطاق قاضی دادگاه انقلاب برده شدند .فردی که بعنوان قاضی در آنجا بود خطاب به بارانی گفت:< اینه علیخانی و ادامه داد پس به قیافه اش نمی خوره این باید بره زندان>شب همان روز او را از زندان مخفی وزارت اطلاعات به زندان سپیدار اهواز منتقل کردند.مدیر داخله زندان فردی بنام اسعد وقتی که پرونده او را خواند. خطاب به آقای علیخانی گفت : تو باید به بدترین بند بروی، و او را به بند 4 این زندان در کنار زندانیان عادی و خطرناک و با شرایطی طاقت منتقل کردندآقای علیخانی در 2 دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت . او در تاریخ 10 بهمن 1386 در شعبه 106 دادگاه توسط فردی بنام قیاس الدین طباطبائی مورد محاکمه قرار گرفت . علیرغم تقاضای وکلای ایشان برای آزادی او با وثیقه با مخالفت طباطبائی روبرو گردید و برای او قرار بازداشت موقت صادر گردید .
در تاریخ 24 بهمن 1386 دادگاه دوم او در شعبۀ 3 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام محمودی برگزار شد . در روز 27 فروردین ماه دادگاه آقای علیخانی مجداد در شعبۀ 3 دادگاه انقلاب برگزار شد . دادگاه بعدی آقای علیخانی در تاریخ 11 اردیبهشت برگزار خواهد شد.
خانوادۀ آقای علیخانی که در کرج زندگی می کنند و برای ملاقات با فرزندشان باید صدها کیاومتر مسافت را طی کنند آنها همجنین باید متحمل هزینه های سنگین برای مسافرت خود شوند . مراجعات این خانواده به دادگاه انقلاب برای آزادی فرزندشان تا به حال بی نتیجه بوده و از دادن جوابی مشخص به این خانواده سر باز می زنند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، دستگیری خودسرانه ، شکنجه های وحشیانه ، گرفتن اعترافات تلویزیونی و ادامه بازداشت آقای علیخانی را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشری خواستار اقداماتی عملی برای آزادی این دانشجو وسایر دانشجویان زندانی در ایران است.
آقای علیخانی در اعتراض به شکنجه های وحشیانه و طاقت فرسا چندین روز در اعتصاب غذای خشک بسر برد. بازجوی وزارت اطلاعات او را به به اطاق شکنجه ( که اخیرا به آن اطاق فنی گفته می شود ) بردن و بازجویان را( مسئول فنی) می نامند او را به مدت طولانی تحت شکنجه های خود قرار داد. و ایشان را تهدید کردند که در صورت نشکستن اعتصاب غذای خود او را در دستشوئی زندانی خواهند کرد.پس از شکنجه های طاقت فرسا و غیر انسانی ،اقای علیخانی را به عمد با ریش و موهای بلند و با سر وضعی مرتب به اطاق فیلم برداری که در بازداشتگاه مخفی اداره اطلاعات بود هدایت کردند. در انجا باز جو پشت سر او قرار گرفته بود و از آقای علیخانی شروع به سئوال کردن می کرد البته جوابهای سئوالات از قبل نوشته شده و به ایشان داده بودند که می بایست آنها را پاسخ می داد.و هر جائی که ایشان حاضر به خواندن آن متن نمی شدند بازجو دستور می داد که فیلم برداری را قطع کنند و شروع به تهدید و توهین کردن می کرد. و از نو سئوال را تکرار می کرد و او مجبور به پاسخ دادن می کرد.وقتی که آقای علیخانی سئوال کرد که می خواهید مصاحبه تلویزیونی از من بگرید بازجو شروع به ضرب و شتم و اهانت به او کرد. پس از پایان بازجوئی تلویزیونی موهای آنها را کوتاه کردند وبه سلولهای انفرادی منتقل کردند. در این مدت فرهادی راد معاون دادستان اهواز به دیدن آنها در زندان مخفی وزارت اطلاعات اهواز آمد و خود این فرد شاهد آثار شکنجه و زخمهای آنها بود و همچنین بارونی بازپرس شعبۀ 1 بازپرسی اهواز این فرد قبلااز بازجویان وزارت اطلاعات در اهواز بوده است. و قتی که آقای علیخانی همراه با بارانی به اطاق قاضی دادگاه انقلاب برده شدند .فردی که بعنوان قاضی در آنجا بود خطاب به بارانی گفت:< اینه علیخانی و ادامه داد پس به قیافه اش نمی خوره این باید بره زندان>شب همان روز او را از زندان مخفی وزارت اطلاعات به زندان سپیدار اهواز منتقل کردند.مدیر داخله زندان فردی بنام اسعد وقتی که پرونده او را خواند. خطاب به آقای علیخانی گفت : تو باید به بدترین بند بروی، و او را به بند 4 این زندان در کنار زندانیان عادی و خطرناک و با شرایطی طاقت منتقل کردندآقای علیخانی در 2 دادگاه مورد محاکمه قرار گرفت . او در تاریخ 10 بهمن 1386 در شعبه 106 دادگاه توسط فردی بنام قیاس الدین طباطبائی مورد محاکمه قرار گرفت . علیرغم تقاضای وکلای ایشان برای آزادی او با وثیقه با مخالفت طباطبائی روبرو گردید و برای او قرار بازداشت موقت صادر گردید .
در تاریخ 24 بهمن 1386 دادگاه دوم او در شعبۀ 3 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام محمودی برگزار شد . در روز 27 فروردین ماه دادگاه آقای علیخانی مجداد در شعبۀ 3 دادگاه انقلاب برگزار شد . دادگاه بعدی آقای علیخانی در تاریخ 11 اردیبهشت برگزار خواهد شد.
خانوادۀ آقای علیخانی که در کرج زندگی می کنند و برای ملاقات با فرزندشان باید صدها کیاومتر مسافت را طی کنند آنها همجنین باید متحمل هزینه های سنگین برای مسافرت خود شوند . مراجعات این خانواده به دادگاه انقلاب برای آزادی فرزندشان تا به حال بی نتیجه بوده و از دادن جوابی مشخص به این خانواده سر باز می زنند.فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران ، دستگیری خودسرانه ، شکنجه های وحشیانه ، گرفتن اعترافات تلویزیونی و ادامه بازداشت آقای علیخانی را محکوم می کند و از سازمانهای حقوق بشری خواستار اقداماتی عملی برای آزادی این دانشجو وسایر دانشجویان زندانی در ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر